این نوع معاملات سابقه طولانی در نظام بین الملل دارد کما اینکه اخیراً نیز قرار بوده از طریق اینستکس ( Instex ) نیز از فرمول مذکور ( تسویه پایاپای ) استفاده شود ، ولی این تمام ماجرا نیست .
اگر معاملات تهاتری ( پایاپای ) را یک نوع خدمات تأمین ( Supply Services ) بدانیم و آن را در حوزه پروژه های پتروشیمی و پترو پالایش بخواهیم به کار بگیریم، باید بتوانیم ویژگی های خدمات مفید و ارزنده را در فرآیند طراحی ، ساخت و مدیریت پروژه شاهد باشیم . ولی چگونه ؟
تأمین سرمایه و پیاده سازی بیش از 115 واحد خودروسازی ، 144 واحد سیمان سازی، 219 واحد موتورسیکلت سازی و 280 واحد فولادسازی که هریک چندین برابر کارخانجات موجود در کشورهای جهان هستند ، بدون توجه به زنجیره ارزش و اتکای بیش از حد به تنوعی از مواد اولیه و قطعات نیمه ساخته خارجی ، نشان از حلقه های مفقوده ای در زنجیره ارزش دارد.
این اتفاق تأسف بار که طی سالهای اخیر رخ داده است ، قطعاً در صورت پناه بردن به تعاملات تهاتری تشدید خواهد شد و به ضرر اقتصاد ملی خواهد بود . بنادر ما به باراندازهایی با حجم عظیم و متنوعی از تجهیزات نامناسب که هیچ سنخیتی با زنجیره ارزش نخواهد داشت، تبدیل خواهد شد و صنعت پتروشیمی و پتروپالایش با تأخیر زیاد و هزینه های بیشتری روبرو خواهد شد و تجربه نیروگاه هسته ای منتهی در حجم و گستره ای وسیعتر تکرار خواهد شد.
اگر، تأمین مالی و کالای پروژه های پتروشیمی با رقم بیش از 50 میلیارد دلار و پتروپالایش با 30 میلیارد دلار ، از طریق تهاتر انجام شود ، متأسفانه ریسک های متعدد و بر حجمی را باید شناسایی، ارزیابی و بپذیریم.
تأمین مالی ( Financing ) ، انتقال دانش فنی ( Technology Transfering ) و تأمین تجهیزات ( Equipment Supplying ) ، قلب ارزش آفرینی پروژه ها هستند . پیچیدگی هایی (Complexities) که در فرآیندهای برنامه ریزی ، تأمین ، ساخت و اجرای پروژه ها نهفته است به گونه های است که اگر به تهاتر کالا و خدمات گره بخورد ، قطعاً مؤلفه های اصلی پروژه یعنی Scope ،Time و Cost را تحت تأثیر منفی قرار خواهد داد.
در ماتریس تأمین کرالجیک ( Kraljic Matrix) ، در حوزه تقاضاهای استراتژیک و گلوگاهی که عمدتا پر ریسک ( High Risk ) هستند و بر سود دهی پروژه، تاثیر زیادی دارند ، باید با شرکای قابل اعتماد مشارکت کرد . پیچیدگی در تقاضاهای استراتژیک ( Strategic Demmands) در محدود بودن منابع تأمین ، ضرورت مدیریت قیمت های تهاتری و اطمینان از استمرار تأمین و تبادل اطلاعات بدون واسطه می باشد و پیچیدگی در تقاضاهای گلوگاهی ( Bottleneck Demmands ) نیز ، محدود بودن منابع تأمین ، ریسک تأمین ، استمرار تأمین مستمر و امکان تبادل اطلاعات بدون واسطه در فرآیند تأمین و تدارک خدمات و کالاهای گلوگاهی از طریق تعاملات تهاتری مطرح است ، در این خصوص عقد قراردادهای تأمین بلند مدت با شرکای حرفه ای و قابل ا تکا از ضروریات کاهش ریسک تأمین می باشد.
هریک از پیچیدگی های مذکور ، از نوع پیچیدگی های دینامیک ( Dynamics )هستند که پیشران های ( Drivers ) آنان ، تعارضات سیاسی ، اختلافات زبانی و فرهنگی ، استاندارهای متفاوت ، تعارضات پایدار در اهداف بازاریابی ، قوانین حمایتی متفاوت و بعضاً متضاد می باشد و میتوانند محدودیت ها و الزاماتی را به تعاملات تهاتری دیکته کنند ، که قطعاً بر 3 مؤلفه Scope ، Time و Cost پروژه تأثیر منفی دارند.
ایران در مرکز بیضی انرژی دنیا ، با بیش از سالانه 500 میلیارد دلار پروژه در حوزه انرژی قرار دارد و دارای اسناد بالادستی مانند چشم انداز 1404 ، قانون حمایت حداکثر استفاده از ساخت داخل و قانون حمایت از کسب و کار و بندهای اقتصاد مقاومتی است . همچنین دارای ظرفیت و توانمندی ارائه خدمات فنی ، مهندسی و پیمانکاری بیش از 15 میلیارد دلار و همین مقدار ظرفیت ساخت تجهیزات با اشتغال 000/500 فرصت شغلی مستقیم است.
بر حذر باشیم از اینکه در تله تهاتر کالا و خدمات قرار گیریم . تجربه نیروگاه اتمی بوشهر و عملکرد شرکت های Total ، Sinopec ، CNPC ، را فراموش نکرده ایم.
ما باید جهت صیانت از ظرفیت ها و توانمندی های داخلی و همچنین ورود به بازارهای منطقه با تکمیل زنجیره ارزش و ادامه حرکت به سمت توسعه پایدار ، و آگاهی کامل از فرصتها و تهدیدات تعاملات تهاتری از آن استفاده نماییم.
*رئیس کمیته توسعه صادرات و امور بین الملل استصنا